******
نویسنده: عاطفه(جمعه 87/5/11 ساعت 12:32 صبح)
هر شب چون به بسترم میروم تا از پی استراحت دیده بر هم گذارم، خیالم بال میگشاید و بی تابانه به سوی تو پر میکشد.ناگهان خود را در کنار تو می یابم. در درون سینه پر مهر خود لذتی را که چنین در جست و جویش بودم احساس میکنم. بدان مطلوبی که از دیرباز در دنبالش اه میکشیدم و اشک میریختم میرسم. ای رویای شیرین شبهای دراز،ای آرامش دلپذیر، همه شب با من همراه بمانید. هر شب به سراغ من آیید و اگر مقدور شده که روح مشتاق و عاشق من در بیداری به محبوب نرسد، لااقل کاری کنید که در عالم خواب سرخوش و امیدوار باشم.
متن از لویز لابه
********
نویسنده: عاطفه(جمعه 87/5/11 ساعت 12:31 صبح)
زندگی سازی نیست که گاهی نوای شادی و گاهی نوای غم سر دهد.زندگی یعنی غم و این غم همیشه نزدیک قلبها بهترین بهانه برای زنده ماندن است.
*****
به روی برگ زیبای گل سرخ نهادم با دلی غمگین لبم را
به امیدی که با یاد لب تو به صبح آرم به شادی یک شبم را
*****
هر چه داری را رها کن که آرامش در نداری است.
*****
میروم اما نمیپرسم زخویش.......ره کجا....منزل کجا.....منزل کجا مقصود چیست ؟
بوسه می بخشم ولی خود غافلم......کاین دل دیوانه را معبود کیست ؟
*****
من و تنهایی و تاریکی و یک شمع خدایا!! نکند بادی بیاید.
*****
دانی زچه غنچه خون کند چهره زشرم؟ زان روی که کار او گل انداختن است
*****
گر با دگران به از منی وای به من گر با همه کس هم چو منی وای همه
*****
عاشق بی دل کجا با خلق عالم کار دارد
بگذرد از هر دو عالم هر که عشق یار دارد
*****
***
نویسنده: عاطفه(سه شنبه 87/5/1 ساعت 1:26 صبح)
سلام دوستان . ببخشین که بعده این همه وقت اومدم و نتونستم به روز کنم آخه در گیره یه سری از کارهام بودم .اما الان با یه متن زیبا در خدمتتون هستم . امیدوارم خوشتون بیاد.
*****
دلم مانند یک امواج طوفانی پر از امواج بی تاب است ،
دلم تنگ است دلم دلتنگ ساحل هاست ،
غروب از راه می آید و من در عمق دریاهای طوفانی ،
به سوی عشق خواهم رفت.
دلم تنگ است و ماهی در دل تنگم نمی گنجد ،
وداع با ابرها سخت است و باران در دلم باقی است.
تشنه تو
نویسنده: عاطفه(سه شنبه 87/4/25 ساعت 12:22 صبح)
تشنه ام ، از عطشی دور و دراز آمده ام
چشمه ای باش که در تو نفسی تازه کنم
با من بمان
نویسنده: عاطفه(دوشنبه 87/4/17 ساعت 3:4 عصر)
امروز بین تمام دیروزهایم گم شده ام و به امید فرداها ، اکنون را با تو میخواهم .
چشمان بی سو و دستان سرد من ، نفسهای گرم وشمیم نوازشگر تو را می طلبد.
با من بمان ! شاید فرصتی نباشد برای تولدی دیگر .
***
نویسنده: عاطفه(دوشنبه 87/4/17 ساعت 1:43 عصر)
سلام دوستان گل خودم . امیدوارم شاد وسرزنده باشین . میخواستم یه تغییراتی تو وبم بدم . میخوام از این به بعد فقط عشقولانه اش کنم . آخه مثل اینکه از این جور پستا خیلی استقبال میشه . به خاطر همین این تصمیمو گرفتم و البته به خاطر یه سری مسائل دیگه . امیدوارم از این به بعد از وبلاگم بازدید بیشتری بشه . منتظر حضور گرمتون هستم.
دل تنگ
نویسنده: عاطفه(پنج شنبه 87/4/13 ساعت 5:18 عصر)
دلم مانند یک امواج طوفانی ، پر از امواج بی تاب است.
دلم تنگ است ، دلم دل تنگ ساحل هاست ،
غروب از راه می آید و من در عمق دریاهای طوفانی ، به سوی عشق خواهم رفت.
دلم تنگ است وماهی در دل تنگم نمیگنجد ،
وداع با ابرها سخت است و باران در دلم باقی است.
سلام دوستای گلم و امید وارم خوب و خوش باشین . امروز بالاخره امتحانام تموم شد و از این به بعد تقریبا همیشه به روزم . منتظر حضور گرمتون هستم.
سلام به همه عزیزان. میلاد حضرت فاطمه زهرا و روز مادرو به همه ه ه ه ه ه ه ه و مخصوصا مادرای گل امروز و فردا تبریک میگم.
اینم تقدیم همه مادرای مهربون سراسر دنیااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.
شـاید بـرای شـما اتفاق افتاده باشد که دوستتان را دیده باشید که پیراهنی صورتی به تن کرده و توسط اطرافیان مورد تحسـین، تـمجـید و تـوجه فـراوان قـرار گرفته باشد. شما نیز به تبـع او تصـمیـم گرفتـیـد کـه پیراهنی به همان رنگ تهیـه کـرده و بـر تن کنید. اما بعد از اینکار مورد تمسخر و ریشخـنـد دیـگــران قــرارگرفته و همان نگاههای پیشین نیز از شما برگردانـده شـد و در نتیجه آنها را از تن درآورده و لباسهای مشکی، آبی و خاکستری قبلی خود را پوشیدید. اگر می خواهید بدانید که چرا آن پیراهن صورتی مناسب شمـا نبود و چرا این به آن معنا نـیست که دیـگر نـباید لـباسهای رنـگی بپوشید، به ادامـه مقاله توجه کنید. رنـگ پوست شـما چه تیره باشد،چه روشن وچه درمیان این دو،میتوانید رنگی مناسب برای لباس خود انتخاب نمایید.
ادامه مطلب...
لیست کل غم نوشته های این وبلاگ