من از چشمان شب زده مهتاب آمده ام ، از کنار جوانه های عشق و طنین قلب شکسته ام و چشمان باران خورده ام . آمده ام تا دوباره در اغوشت بگیرم و برایت از تنهایی شبهای غربت بگویم ، از احساس باران هنگام لمس زمین.